ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.81K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
#پندیات

پند
✔️✔️✔️✔️✔️🌹🌹

خداوند این جهان را چون بنا کرد
خلایق  را به آزمون ابتلا کرد
به بلبل چهچهٔ مستانه داده
به طاووس تاج سر شاهانه داده
مکان جغد را ویرانه کرده
بلی سیمرغ را افسانه کرده
یکی را چون سلیمان نبی کرد
همه فرمانبرش دیو وپری کرد
یکی را مثل موسی داده اعجاز
عصا را اژدها کرد از سرِ راز
یکی را گنجها داده به گردون
مثال خواهی بگویم مثل قارون
بلی دنیا محل امتهان است
بشر را ابتلا در این جهان است
یکی در آزمایش ناتوان است
چو فرعون  با تکبر در زیان است
هرآن کس درس از دوران بگیرد
سعادتمند وبا ایمان بمیرد
بدانیم عمر ما سوی فنا هست
یکی باشد نمیرد آن خدا هست
بیا تا بهره از عمرت بگیری
مبادا چون گنه کاران بمیری
که فردا پای میزان عدالت
گنه کار گرکه باشی وای بحالت
نداری هیچ گذرگاه فراری
نیاشد کس ترا قادر به یاری
بگویند که چه داری تو زاعمال
به فریادت رسد در اینچنین حال
چه گوئی گر شوی پرسش  ز احوال
چه کردی تو بدنیا یا زاموال
بگو دستی گرفتی راه یاری
برای دفع ظلم کردی تو کاری
مسلمان بودنت آیا زبان است
ویا شیطان به جلد تو نهان است
خلاصه هرچه کاشتی ای برادر
بیابی آن جهان تو بار دیگر
(صفا) در توشه راهت چه داری
به روز حشر ترازویش گذاری

شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
#پندیات

الا ای آدم عاقل زبیراهه مرو هرگز
ازاین دهر جفا پیشه وفائی تو مجو هرگز
ره حق گر که خواهی راه مردی و وفا باشد
کند عاقل همان کاری خداوندش رضا باشد
بگیراز لطف خویش ایدوست توبازوی فقیران را
خداوند یک به ده افزون نماید داده ای آن را
نشان هر مسلمانی بود رحم ودگر ایمان
ببخشا تا ببخشد خالقت جرم ودگر عصیان
نمیگویم تمام هستی ات را بذل وبخشش کن
بیا با بخشی از آن حال مستضعف تو پرسش کن
کمک کن یک جوانی را که تا جشنی بپا گردد
که او خوشحال تو هم شادان رضا ازتو خدا گردد
مسلمانی و میبینی یکی محتاج قرصی نان
گرسنه خوابد تو سیر ، کجا نامت سزد انسان
کجا مردی به ریش وشارب و آثار جسمانیست
که مردی درگذشت وبخشش و رفتار انسانیست
تو هرساله روی مکه خدا بخشد گناهانت
ولی اصلا نمیبینی فقیران پیش چشمانت
کجا دست نوازش بر سر بیچاره ای بردی
پی آلام یک بیچاره  آیا مرحمی بردی
درآن ایام سردی عده ائ از سوز لرزیدند
زتو دست کرم آیا پی گرمی خویش دیدند
زحق الناس خوردن دوری تو بهر خدا کردی
حذر  بر  اشک وآه  زجر دیده از وفا کردی
بگو اموال خود پاک از ربا و رشوه ها کردی
ویا مثل اباذر ترک  از کذب وریا کردی
اگر در مسند کاری شدی فرمانروا ای دوست
حیا کردی زحق الناس ویا بردی سرِ آن پست
بگو هر روز اگر  دیدی جنازه عازم گلزار
گرفتی عبرت آیا گشتی آماده بکوی یار
سلیمان رفت ونوح وهود وهم موسی سفر کردند
برای پاسخ اعمال از این دنیا گذر کردند
امان از وحشت قبرو زتنهایی آن ایام
نه مال و جاه شود یارت غریبی همچو یک گمنام
خوشا آنکس که بهر خویش (صفا) یاری کند پیدا
که تنها یاورت باشد عمل با  پوشش تقوا


شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی